" بهترین درمان برای قلوب شکسته این است که دوباره بشکند " . سام منتز
" برای ازدواج کردن بیش از جنگ رفتن شجاعت لازم است " . کریستین
" کسی که می ماند و نمی پرد به یک راز بزرگ آگاه گشته و آن فلسفه پرواز است " . ارد بزرگ
" به جای آنکه به تاریکی لعنت بفرستید ، یک شمع روشن کنید " . کنفسیوس
" بردن همه چیز نیست ؛ امّا تلاش برای بردن چرا " . وئیس لومباردی
" افتادن در گل و لای ننگ نیست. ننگ در این است که آنجا بمانی " . مثل آلمانی
سلام نوروز سال 1388 مبارک باشه .....
" هرکس خود را نصیحت نکند ، به نصیحت دیگران محتاج است " . سعدی
" اکنون به شما می گویم که مرا گم کنید وخود را بیابید.وتنها آن گاه که همگان مرا انکار کردید، نزد شما باز خواهم آمد " . فردریش نیچه
" آنانکه گذشته را به خاطر نمی آورند محکوم به تکرار آنند " . سانتایانا
" بزرگی و تنها ، و آبی و در اوج . آسمانی انگار " . آندرومدا
همیشه بین خود و همسرت بازه ای را نگاهدار تا به خواری گرفتار نشوی " . ارد بزرگ
" از آنچه باعظمت است یا باید هیچ نگفت یا با عظمت سخن گفت و با عظمت سخن گفتن یعنی به دور از آرایش وآلایش " . فردریش نیچه
" میان گام نخست و آرمان بازه ای نیست ، آنچه داریم اندازه نبروی کنونی ماست " . ارد بزرگ
" عشق همیشگی است این ما هستیم که ناپایداریم ،عشق متعهد است مردم عهد شکن، عشق همیشه قابل اعتماد است اما مردم نیستند " . لئوبوسکالیا
" چشمه ساری که خود را در اعماق درون شما پنهان ساخته است ، روزی قد خواهد کشید و فوران خواهد کرد و با ترنم و نغمه راه دریا را درپیش خواهد گرفت " . جبران خلیل جبران
" به من بگو قبل از آمدن به این دنیا کجا بودی؟ تا بگویم بعد از مرگ کجا می‌روی " . شوپنهاور
گریه چرا . فتح را آرزو کنید
کارن هورنای در 16 سپتامبر 1885 در آلمان به دنیا آمد و در 4 دسامبر 1952 درگذشت. او از سال‌های نخستین زندگی گرفتار افسردگی بود. پدرش آدم بسیار سخت‌گیری بود و کارن با برادر بزرگترش برندت رابطه بسیار نزدیکی داشت. هنگامی که برادرش از او دور شد، به افسردگی مبتلا گشت و این مشکل در سراسر زندگی همراهش بود.
کارن در سال 1906 وارد دانشکده پزشکی شد و در سال 1909 با یک دانشجوی رشته حقوق به نام اسکار هورنای ازدواج کرد. مرگ مادر در سال 1911 و سپس برادرش در سال 1923 برای او بسیار سخت و طاقت‌فرسا بود. کارن در سال 1926 همسرش را ترک کرد و با سه دخترش به آمریکا رفت. در این جا بود که او با دانشمندان برجسته‌ای آشنا شد و نظریه‌های خود در زمینه روانشناسی را ارائه کرد.
کارن هورنای نظریه‌ای در زمینه روان‌رنجوری ارائه کرد که تا کنون هنوز بسیار معتبر است. هورنای بر خلاف نظریه پردازان پیشین، این روان رنجوری‌ها را به عنوان نوعی سازوکار انطباق می‌داند که بخش بزرگی از زندگی عادی است. او 10 روان رنجوری را تعیین نموده که از آن میان می‌توان به نیاز به قدرت، نیاز به عاطفه، نیاز به حیثیت اجتماعی و نیاز به استقلال اشاره کرد.
با وجودی که کارن هورنای از بیشتر نظریه‌های فروید پیروی کرده است امّا با نظرات او درباره روانشناسی زنان مخالف بود و آن را نادقیق و توهین‌آمیز می‌دانست. او در مقابل، مفهوم غبطه زایندگی را مطرح نمود و ادعا کرد که مردان به دلیل آن که نمی‌توانند موجود دیگری را به دنیا آورند احساس نقص و کمبود می‌کنند. او قدرت فوق‌العاده مردان در کارهای خلاقانه در رشته‌ها و زمینه‌های مختلف را به دلیل این احساس کمبود در آنان می‌داند.
کارن هورنای سهم مهمی در انسان‌گرایی، خود-روانشناسی، خودکاوی و روانشناسی زنان داشته است. مخالفت او با نظریه‌های فروید در مورد زنان، علاقه بیشتری را نسبت به روانشناسی زنان به وجود آورد. کارن هورنای عقیده داشت که مردم می‌توانند به صورت روان درمانگر خود عمل کنند. او بر نقش شخصی هر فرد در سلامت ذهنی خود تأکید داشت و مشوق خودکاوی و خودیاری بود.
از جمله معروف‌ترین آثار کارن هورنای می‌توان به کتاب «خودکاوی» که در سال 1942 انتشار یافت اشاره کرد.
سلام 3ماه گذشت و همچنان من نیستم ....
امروز 1365/3/20 هست هر چند نیستی (مسافرت رفته ای) ولی تولدت مبارک
اظهار محبت و نداشتن هیچ گونه انتظاری از دیگران عامل اصلی روابط هدفمند است اما در این رابطه چند نکته دیگر را نیز باید بدانید نخست آنکه این اظهار محبت را بدون هیچ گونه قید و شرطی انجام دهید پی خواهید برد که از محبت سرشار می شوید و به جای آنکه احساس ناراحتی و بدبختی کنید احساس لذت به شما دست می دهد .
هرگز پافشاری نکنید که حق با شماست :
لازمه همکاری و مشارکت معنوی داشتن روابط مساوی و متعادل است هیچ کس مایل نیست بگوید اشتباه می کند .از نظر هرکس حق با او است به خاطر داشته باشید که هیچ کس حتی خود شما مایل نیست به او ثابت شود اشتباه می کند می دانید که از این امر بیزارید پس برای دیگران نیز احترام قائل باشید و این امر را که حتما شما برترید رها سازید در همکاری و مشارکت معنوی هیچ کس بهتر یا بدتر نیست هر دو برابرند و این برابری قابل احترام است اگر این کار را امتحان کنید خواهید دید که میان شما و دیگران به جای عصبانیت محبت جریان می یابد
برای دیگران حریم خصوصی و خلوت شخصی در نظر بگیرید:
اجازه دهید در دوستی و روابط شما با دیگران حد و حدودی وجود داشته باشد. این امر نیز بر می گردد به محبت بی قید و شرط و گذشت و بخشش و نیز انتظار نداشتن از دیگران. اگر کسی را همانگونه که هست دوست بدارید نه آنگونه که تصور می کنید باید باشد در این صورت خود به خود محدوده و خلوت شخصی به وجود می آید ما چیزها را به خاطر آنچه هستند دوست می داریم. همه ی ما نیاز داریم که مدتی را با آرامش تعمق کنیم به مراقبه بپردازیم با خویشتن برتر خود ارتباط برقرار سازیم خود را بیازمائیم . مطالعه کنیم . گوش فرا دهیم . بیندیشیم . قدم بزنیم و غیره . تنهایی می تواند بهترین دوست و همدم ما باشد و برای اینکه در همکاریهای معنوی خود انسانی با گذشت باشیم تنهایی کمک مهمی برای ماست به جای اینکه نیاز شریک زندگی خود را یرای لحظه ای تنها ماندن تهدیدی در نظر بگیرید این گونه تلقی کنید که او برای لحظه ای به تجدید قوا نیاز دارد.
نیاز شما به خلوت هنگامی عاری از تهدید و دوست داشتنی خواهد بود که انسانی معنوی شوید شما با تنها بودن از اوقات خود لذت می برید و از کسی که در این رابطه با شما همکاری کند ممنون خواهید بود و خواهید کوشید تا مطمئن شوید که شریک (همسر) شما نیز برای خلوت کردن با خودش وقت کافی دارد بدون اینکه مورد انتقاد یا برخورد شما واقع گردد تنهایی و خلوت شخصی هدیه با ارزشی است که شما می توانید به شریک زندگی خود بدهید در غیر این صورت رابطه ی شما با مشکل روبرو خواهد شد و همه ی تلاش شما بریا حفظ آن به هدر خواهد رفت شگفت این که در روابط خود هر چه بیشتر به خلوت و تنهایی طرف توجه کنید روابط شما بهتر خواهد شد
تفکر تملک بر دیگران را از سر خود بیرون کنید:
تلاشتان این باشد که از وجود یکدیگر لذت ببرید نه آنکه احساس کنید مالک دیگری هستید اگر چنین باشد و اگر به نحوی آنان را مهار یا محدود کنید از رابطه ی جادویی و معجره آسا هرگز لذت نخواهید برد. هیچ کس مایل نیست احساس کند دیگری مالک اوست و هیچ کس دوست ندارد احساس کند که به شیئی می ماند که صاحبی دارد و هیچ کس تمایل ندارد احساس کند که زیر نظر و اختیار دیگری است. ما همگی در این جهان هدفی داریم و اگر شخص دیگری تلاش کند در راه رسالت بزرگ ما مانع به وجود آورد آن هدف بی اثر خواهد ماند رابطه ی شما همچنین می تواند مانند ابزاری باشد برای شکوفایی شما یا می تواند مانع آن شود که شما احساس موفقیت کنید.
بدانید که مجبور نیستید از کار دیگران سر درآورید:
چه درس بزرگی است این که یاد بگیریم به گونه ای عمل کنیم تا تمام روابط ما روابطی جادویی باشند فقط کافی است کاری به کار دیگران و نحوه ی تفکرشان نداشته باشیم این حقیقت که با اشتیاق بگویید من نظری ندارم همین خوب است نشان دهنده ی فهم و درک بالای شماست که می توانید از خود بروز دهید.
پایه و اساس روابط معنوی پیمانی مقدس که میان دو همسر برقرار می شود این است که در رشد معنوی به یکدیگر کمک کنند همسران خوب درک می کنند که هیچ یک بر دیگری برتری ندارد و می دانند که شخصیت هر کسی از روح و روان وی جداست . آنان کاملا تشخیص می دهند که علت با هم بودنشان ریشه ی عمیقی دارد آنان تشخیص می دهند علت عمده ی زندگی مشترکشان رشد و تحول روح آنان است
اظهار محبت و نداشتن هیچ گونه انتظاری از دیگران عامل اصلی روابط هدفمند است اما در این رابطه چند نکته دیگر را نیز باید بدانید نخست آنکه این اظهار محبت را بدون هیچ گونه قید و شرطی انجام دهید پی خواهید برد که از محبت سرشار می شوید و به جای آنکه احساس ناراحتی و بدبختی کنید احساس لذت به شما دست می دهد .
هرگز پافشاری نکنید که حق با شماست :
لازمه همکاری و مشارکت معنوی داشتن روابط مساوی و متعادل است هیچ کس مایل نیست بگوید اشتباه می کند .از نظر هرکس حق با او است به خاطر داشته باشید که هیچ کس حتی خود شما مایل نیست به او ثابت شود اشتباه می کند می دانید که از این امر بیزارید پس برای دیگران نیز احترام قائل باشید و این امر را که حتما شما برترید رها سازید در همکاری و مشارکت معنوی هیچ کس بهتر یا بدتر نیست هر دو برابرند و این برابری قابل احترام است اگر این کار را امتحان کنید خواهید دید که میان شما و دیگران به جای عصبانیت محبت جریان می یابد
برای دیگران حریم خصوصی و خلوت شخصی در نظر بگیرید:
اجازه دهید در دوستی و روابط شما با دیگران حد و حدودی وجود داشته باشد. این امر نیز بر می گردد به محبت بی قید و شرط و گذشت و بخشش و نیز انتظار نداشتن از دیگران. اگر کسی را همانگونه که هست دوست بدارید نه آنگونه که تصور می کنید باید باشد در این صورت خود به خود محدوده و خلوت شخصی به وجود می آید ما چیزها را به خاطر آنچه هستند دوست می داریم. همه ی ما نیاز داریم که مدتی را با آرامش تعمق کنیم به مراقبه بپردازیم با خویشتن برتر خود ارتباط برقرار سازیم خود را بیازمائیم . مطالعه کنیم . گوش فرا دهیم . بیندیشیم . قدم بزنیم و غیره . تنهایی می تواند بهترین دوست و همدم ما باشد و برای اینکه در همکاریهای معنوی خود انسانی با گذشت باشیم تنهایی کمک مهمی برای ماست به جای اینکه نیاز شریک زندگی خود را یرای لحظه ای تنها ماندن تهدیدی در نظر بگیرید این گونه تلقی کنید که او برای لحظه ای به تجدید قوا نیاز دارد.
نیاز شما به خلوت هنگامی عاری از تهدید و دوست داشتنی خواهد بود که انسانی معنوی شوید شما با تنها بودن از اوقات خود لذت می برید و از کسی که در این رابطه با شما همکاری کند ممنون خواهید بود و خواهید کوشید تا مطمئن شوید که شریک (همسر) شما نیز برای خلوت کردن با خودش وقت کافی دارد بدون اینکه مورد انتقاد یا برخورد شما واقع گردد تنهایی و خلوت شخصی هدیه با ارزشی است که شما می توانید به شریک زندگی خود بدهید در غیر این صورت رابطه ی شما با مشکل روبرو خواهد شد و همه ی تلاش شما بریا حفظ آن به هدر خواهد رفت شگفت این که در روابط خود هر چه بیشتر به خلوت و تنهایی طرف توجه کنید روابط شما بهتر خواهد شد
تفکر تملک بر دیگران را از سر خود بیرون کنید:
تلاشتان این باشد که از وجود یکدیگر لذت ببرید نه آنکه احساس کنید مالک دیگری هستید اگر چنین باشد و اگر به نحوی آنان را مهار یا محدود کنید از رابطه ی جادویی و معجره آسا هرگز لذت نخواهید برد. هیچ کس مایل نیست احساس کند دیگری مالک اوست و هیچ کس دوست ندارد احساس کند که به شیئی می ماند که صاحبی دارد و هیچ کس تمایل ندارد احساس کند که زیر نظر و اختیار دیگری است. ما همگی در این جهان هدفی داریم و اگر شخص دیگری تلاش کند در راه رسالت بزرگ ما مانع به وجود آورد آن هدف بی اثر خواهد ماند رابطه ی شما همچنین می تواند مانند ابزاری باشد برای شکوفایی شما یا می تواند مانع آن شود که شما احساس موفقیت کنید.
بدانید که مجبور نیستید از کار دیگران سر درآورید:
چه درس بزرگی است این که یاد بگیریم به گونه ای عمل کنیم تا تمام روابط ما روابطی جادویی باشند فقط کافی است کاری به کار دیگران و نحوه ی تفکرشان نداشته باشیم این حقیقت که با اشتیاق بگویید من نظری ندارم همین خوب است نشان دهنده ی فهم و درک بالای شماست که می توانید از خود بروز دهید.
پایه و اساس روابط معنوی پیمانی مقدس که میان دو همسر برقرار می شود این است که در رشد معنوی به یکدیگر کمک کنند همسران خوب درک می کنند که هیچ یک بر دیگری برتری ندارد و می دانند که شخصیت هر کسی از روح و روان وی جداست . آنان کاملا تشخیص می دهند که علت با هم بودنشان ریشه ی عمیقی دارد آنان تشخیص می دهند علت عمده ی زندگی مشترکشان رشد و تحول روح آنان است
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
